جدول جو
جدول جو

معنی تخت سلیمان - جستجوی لغت در جدول جو

تخت سلیمان
(تَ تِ سُ لَ)
در یکی از بلندیها که در سر راه شیراز و اصفهان واقع است خرابه های درهم و برهمی دیده میشود و چنین به نظر می آید که آثار شهری است. در اینجا چیزی که مخصوصاً جالب توجه می باشد بنایی است از سنگهای تراشیده به ارتفاع 12 متر و سه ربع (در جایی که ارتفاع محفوظ مانده). این بنای سنگی را اهل محل تخت سلیمان نامند و تصور می رود پایۀ ارگ یا قلعه ای بوده. (ایران باستان ج 2 ص 1567)
آثار قلعه ای است که درنزدیکی اشاقی قرار دارد. رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 161 و ترجمه وحید ص 217 شود
لغت نامه دهخدا
تخت سلیمان
(تَ تِ سُ لَ)
تخت منسوب به حضرت سلیمان:
مگر تخت سلیمانست کز دریا سحرگاهان
نباشد زی که و هامون مگر بر باد جولانش.
ناصرخسرو.
بر دل پاکش غباری بیگناه از من چراست
دیو بی انصاف بر تخت سلیمان چون نشست.
خاقانی.
و رجوع به تخت سلیمانی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ تِ سُ لَ)
تختی که حضرت سلیمان علیه السلام بر آن نشسته در هوا می رفتند. (آنندراج). در اساطیر آورده اند که تخت سلیمان بر باد حرکت می کرد. (حاشیۀ برهان چ معین ذیل تخت روان). تخت سلیمان:
از هجوم مرغ دلها نیست ره در کوی عشق
آخر این صیاد بر تخت سلیمانی نشست.
سلیم (از بهار عجم) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(جِ سُ لَ)
افسر سلیمان نبی:
دانه ای را که دل موری از آن شاد شود
خوشه اش روز جزا تاج سلیمان باشد.
میرزا صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ تِ سُ لَ)
آثار مخروبه ای است در بیست وپنج فرسخی دریاچۀ ارومیه بطرف شرقی که عده ای از مورخین آنرا پایتخت آذربایجان در زمان پارتیها دانسته و معتقد بودند که آتشکدۀ آذرگشسب هم در آنجا بوده است. پایتخت آذربایجان را در زمان پارتیها یعنی زمان لشکرکشی آن تونیوس سردار رومی به این صفحه، مورخین رومی پرسپه می نامند. محل آنرا در تخت سلیمان کنونی یعنی در بیست وپنج فرسنگی دریاچۀ ارومیه از طرف جنوب شرقی باید جستجو کرد. (راولین سن، ششمین دولت بزرگ مشرق ص 201 از ایران باستان ج 3 ص 2624). و رجوع به همان کتاب ج 1 صص 178- 179 و ج 3 ص 2354 و 2373 و 2374 شود.
آقای دکتر معین آرد: کریستنسن درتاریخ ایران در زمان ساسانیان آورده: جکسن گوید این آتشکده (آتشکدۀ آذرگشسب) در جایی برپا بود که اکنون خرابه های تخت سلیمان معروف هست و فاصله آن از ارومیه و همدان یکی است. این اشتباه نخست از راولنسن سرزده، چه او خرابۀ تخت سلیمان را در آذربایجان (که در شمال آن محلی است که اکنون به گنج آباد موسوم است) شهر قدیم شیز تصور کرده. پس از وی یوستی پیروی او کرد و جکسن عقیدۀ او را تأیید و تقویت نمود، ولی استاد مارکوارت در این باب به آقای پورداود نوشته اند: گنجشک یا الشیز، اقامتگاه تابستانی خسرو پرویز، امّا اقامتگاه زمستانی شهریاران سابق، ’اترپات’ بود. اقامتگاه تابستانی این شهریاران اخیر موسوم بوده به فراذه اسپ یعنی اسب خیز، که در کوهی واقع بوده و امروزه این محل تخت سلیمان نامیده میشود برخلاف گنجشک یاالشیز، بنابر آنچه در سیاحت نامه ها مندرج است باید در نواحی دریاچۀ ارومیه، سر راه مراغه و تبریز، در نزدیک لیلان باشد. نظر به تعریف مفصلی که معربن المهلهل کرده در نزدیک آن معدن ها و چشمه های نفتی بوده که آتشکدۀ آذرگشسب بواسطۀ آن روشن بوده است... (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 202). و رجوع به آذرگشسب و شیز و صاین قلعه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ تِ سُ لَ)
نام کوهی است در وسط کشمیر که تخت حضرت سلیمان علیه السلام در آنجا فرودآمده و الحال مردم برای زیارت آن می روند. (آنندراج). مقامی است درکشمیر. (غیاث اللغات). در جهت شرقی افغانستان و نزدیک سرحد هندوستان و در میانۀ کوه سلیمان قرار دارد که از شمال به جنوب ممتد است و بلندترین قلۀ تخت سلیمان 11000 پا بلندی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا